به گزارش «فرهیختگان»، چندی پیش بود که نظام رتبهبندی سایمگو از ارتقای جایگاه ایران نهتنها در تعداد مقالات علمی، بلکه افزایش استنادات دنیا به تولیدات علمی ایران خبر داد. بر اساس آمار سایمگو، ایران امروز توانسته در هر دو حوزه در رتبه پانزدهم دنیا قرار بگیرد و حالا فاصلهاش با 10 کشور برتر دنیا به کمترین میزان خود طی دهههای اخیر رسیده؛ مسیری که حاصل ریلگذاری دقیق کشور در حوزه رشد علمی است و حالا ایران را در زمره پرقدرتهای علمی جهان قرار داده تا جایی که دیگر برترین نظامهای رتبهبندی دنیا نیز به آن اعتراف کردهاند. سرعت رشد علمی ایران طی سالهای اخیر تا 11 برابر جهانی نیز پیش رفت و کشور را به قدرت اول خاورمیانه و پنجم آسیا رساند، البته این به معنی توقف در فعالیتهای علمی کشور نیست، بلکه هنوز دانشگاههای کشور برای ایفای نقش در حل مشکلات داخلی کشور راه زیادی در پیش دارند. مولفهای که امروز پیش از گذشته احساس میشود؛ چراکه حالا ایران قدرت بلامنازع علمی در منطقه است و میطلبد تا نقش جامعه آکادمیکش در رفع مشکلات اساسی بیش از پیش شود. البته نباید این مهم را فراموش کرد که ایران درحالی به جایگاه پانزدهم در جهان دست یافته که با تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید کشور روبهرو است. رشد علمی و موانع پیشروی ایران در این حوزه باعث شد تا به سراغ سعدالله نصیریقیداری، رئیس دانشگاه شهیدبهشتی برویم تا چگونگی رسیدن ایران به جایگاه فعلی علمی در دنیا و موانع پیشروی کشور در رسیدن به جمع 10 کشور برتر را بررسی کنیم که در ادامه میخوانید.
بر اساس نظام رتبهبندی سایمگو، ایران در حوزه تعداد مقالات یک پله رشد و در حوزه استناد به مقالات 2 پله رشد را تجربه کرده و الان در مقام پانزدهم دنیا قرار دارد، بهنظر شما چه مولفههایی باعث رشد جایگاه ایران در این نظام رتبهبندی شده است؟
در رتبهبندیهای جهانی درمجموع با رشد همراه بودهایم، هرچند شاید در برخی رتبهبندیها وضعیتمان را حفظ و در برخی دیگر رشد آرام را تجربه کردهایم، اما قطعا نظامهای رتبهبندی مانند سایمگو که وضعمان در آن بهتر شده، جزء نظامهای معتبر دنیا بهشمار میروند. بهطور مثال دانشگاه شهید بهشتی در رتبهبندی اعلامشده 100 امتیاز ارتقا داشته و مابقی دانشگاهها نیز بهطور متوسط رشد خوبی را تجربه کردهاند.
آنچه مسلم است اینکه دلیل این رشد را بهبود وضعیت مادی نمیدانم؛ چراکه ما در شرایط تحریم هستیم و کشور وضعیت اقتصادی خوبی ندارد و از طرفی نیز با کسری بودجه سالانه همراه هستیم و به همین دلیل نمیتوان ادعا کرد که رشد جایگاه ایران بهدلیل حمایتهای مالی از دانشگاهها بوده است. با این حال دانشگاهها در شرایط فعلی کشور کار خود را با اعتماد دنبال میکنند.
رشد علمی ایران ناشی از همت مقابل تحریمهاست
در اصل ارتقای جایگاه ایران در این نظام رتبهبندی بهدلیل همتی است که ملت و دولت ما در مقابل تحریمکنندگان بهخود گرفته و دنیا میداند و همچنین تاریخ تمدن کشورها نشان میدهد که ایران یکی از کشورهای تولیدکننده علم و معرفت در سطح جهان بوده است. ما در دورههای تاریخی چه در تمدن ایران باستان و چه در تمدن اسلامی به تولید درخشان علم، معرفت و فلسفه شناخته شدهایم و از قرن 2 تا نهم هجری ما سرآمد تولید علم و تمدن در دنیا بودهایم. ملت ایران رسالتی در تولید فکر و علم دارد و بههمین دلیل فشارها و مشکلات دانشمندان ما را وادار میکند که تلاش بیشتری داشته باشند تا بتوانند هویت خود را حفظ کرده و تسلیم نشوند و این مهم را یک عامل اساسی در جایگاه فعلی کشور در دنیا میدانم. بالاخص وقتی که اساتید و دانشجویان ما میبینند که کشور در فشار قرار دارد، هیچگاه حاضر به پایین آمدن از هویت خود نیستند. اعتقاد ما هم این است که پشتکار در بسیاری از موارد بر محرومیت غلبه میکند و یک دانشآموز و دانشجو که در خانوادهای محروم زندگی میکند اگر تلاشش را دو چندان کند میتواند کسری مسائل مالی را جبران کند. طبیعتا تلاش، همت و انگیزه برای فکر کردن و تولید علم عامل بسیار مهمی است و طی سالهای اخیر بهدلیل رفتاری که آمریکا و غرب با ما انجام دادند بهخصوص بعد از خروج آمریکا از برجام و ناجوانمردی کشورهای اروپایی، دانشگاهیان ما در کنار ملت ایستاده و به قوای درونی خود و انگیزههای آرمانی خود تکیه کرده و همت بیشتری را به کار بستند و فشارهای اقتصادی و تحریم را نهتنها در حوزه تولید علم بیاثر کرده، بلکه باعث رشد این حوزه نیز شدند.
تغییر جایگاه ایران در حوزه استناد به مقالات از نگاه نظام رتبهبندی سایمگو، نشاندهنده کاربردی شدن مقالات کشور است، چه مولفهای باعث حرکت کشور به این سمت شده است؟
این اتفاقی نیست که تنها در کشور ما درحال رخ دادن باشد؛ چراکه اگر تاریخ تحول علم در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه را نگاه کنید، متوجه میشوید که آنها نیز این برهه را پشتسر گذاشتهاند. بهعبارت دیگر آنها نیز در مقاطعی با تعداد بالای مقالات علمی روبهرو بودند، اما از طرف دیگر در جامعهشان با مسائل لاینحل اقتصادی و صنعتی نیز روبهرو بودند و نهایتا بهطور طبیعی ناچار شدند در کنار تولید مقاله، فناوری و نوآوری و حل معضلات، صنایع را نیز هدف پایاننامههای خود قرار دهند. این وضعیت در کشور ما نیز با توجه به تذکر مسئولان، برنامههای وزارت علوم، نهادینه شدن فرهنگ حرکت بهسمت فناوری و نوآوری و حل مسائل کشور در دانشگاهها، تصویب قانون شرکتهای دانشبنیان، راهاندازی صندوقهای نوآوری و شکوفایی، آییننامههای اجرایی مرتبط با این حوزه، برنامههای معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و... درحال شکلگیری است و اساتید و دانشجویان ما بهسمت فناوری و نوآوری سوق پیدا کردهاند. بهعبارت دیگر امروز بخشی از پایاننامههای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری توسط صنعت و در راستای حل معضلات آنها حمایت میشوند و بخشی از پایاننامهها نیز توسط خود دانشگاهها بهسمت حل مسائل جامعه سوق پیدا کرده و قطعا همه این مولفهها در افزایش نوآوری و فناوری امروز نقش جدی داشته است. بهطور مثال در دانشگاه شهیدبهشتی حدود 12 هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی داریم که اگر 10درصد از پایاننامههای این دانشجویان بهسمت معضلات جامعه سوق پیدا کند، هزار و 200 پایاننامه در این حوزه را خواهیم داشت و اگر همین تعداد را در دانشگاههای دیگر هم داشته باشیم، قطعا سالانه حجم بالایی از فکر و تولید علم در حوزه مسائل فناوری و نوآوری مرتبط با مسائل جامعه را خواهیم داشت و در عمل این پایاننامهها به بخش زیادی از مشکلات پاسخ خواهد داد. البته از اسفند 99 تا امروز در دانشگاه شهیدبهشتی پروژههای مختلفی را در حوزه کرونا داشتیم که این مهم نشان میدهد اگر دانشگاهها عزم خود را در راستای حل معضلات کشور بهکار ببرند، قطعا میتوانند مثمرثمر باشند و این مهم در حال نهادینه شدن در دانشگاههای کشور است.
ایجاد مقطع تحصیلات تکمیلی نقش مهمی در تولید علمی کشور داشته است
ظرفیت اعضای هیاتعلمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی جزء مولفههای مهم در رشد علمی هر کشوری به شمار میرود، به اعتقاد شما وضعیت ایران در این حوزه چگونه است و صرف تکیه به این مولفه میتواند ما را به هدف اصلیمان در این حوزه برساند؟
قطعا دورههای تحصیلات تکمیلی بهویژه در مقطع دکتری نقش بسیار مهمی را در تولید علم داشته است و از سال 1368 که اولین دوره مقطع دکتری در دانشگاههای صنعتی شریف، شیراز و... راهاندازی شد، قدمهای بزرگی در رشد علمی برداشته شد که امروزه درحال برداشت میوههای آن هستیم. بدیهی است که دورههای تحصیلات تکمیلی در تولید علم و مقاله و همچنین طی سالهای اخیر در تولید فناوری و راهاندازی شرکتهای دانشبنیان و ایجاد دانشگاههای نسل سوم و چهارم نقش موثری داشته و رهاورد همان مسیری است که در دهه 70 برداشته شده و امروز شاهد باردهی این درخت تنومند هستیم. مساله اصلی معیارهایی است که دانشگاههای بزرگ کشور مانند تهران، شهیدبهشتی، امیرکبیر، خوارزمی، خواجهنصیرالدینطوسی، اصفهان، شیراز، صنعتیاصفهان، مشهد و... برای فارغالتحصیلی دانشجویان دکتری و بعضا دانشجویان کارشناسیارشد در نظر گرفته و آنها را وادار به انجام کارهای بزرگ و کیفی کرده که این مهم نیز دلیل دیگری بر افزایش تولیدات علمی محسوب میشود.
درصورت برنامهریزی مدون میتوان در زمره 10 کشور قدرت علمی دنیا قرار گرفت
ایران چگونه میتواند در رمزه 10 کشور برتر دنیا در نظام رتبهبندی قرار بگیرد؟
تولید علم به جوانان باعزم و اراده و همچنین وجود امکانات و برنامهریزی مدون نیاز دارد و درصورت تحقق این مولفهها قطعا میتوانیم به این جایگاه دست پیدا کنیم. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که ما در تاریخمان جایگاه اول دنیا را در تولید علم داشتهایم و همچنین در مقاطع مختلف تاریخ تحول علممان هم جزء اولینهای دنیا بودیم. رصدخانه 300 ساله مراغه تنها رصدخانه بزرگ دنیا بهشمار میرفت، با این حال چرا باید نگران باشیم که نتوانیم در رتبههای بالای تولید علم دنیا قرار بگیریم؟ طبیعتا اگر برنامهریزی درستی داشته باشیم و از حمایتهای لازم در اجرای این برنامهها برخوردار شویم، میتوانیم شاهد پیشرفت در این حوزه باشیم. با این حال نمیتوان این مهم را نادیده گرفت که این مولفه یک ساله محقق نمیشود، بلکه در یک بازه زمانی معقول و با شیب منطقی رشد میتوان به آن دست پیدا کرد.
کرونا و مشکلات مالی اصلیترین موانع پیش روی علمی کشور
امروزه با چه موانعی در رشد علمی کشور روبهرو هستیم؟
از مهمترین موانعی که امروزه با آن روبهرو هستیم مشکل کرونا است، البته این مهم تنها مختص ایران نیست، بلکه یک معضل سراسری است، اما قطعا باید برای رفع محدودیتهای ایجادشده توسط آن فکر شود. بهطور مثال ناچار هستیم در فضای مجازی، کارهای آموزشی و پژوهشی را دنبال کنیم و در همین راستا قطعا باید پیچیدگیهای این حوزه را بشناسیم و اخلاق و مقررات، اصلاح آیین نامهها را براساس فضای جدیدی که کرونا برای ما ایجاد کرده، دنبال کنیم. طبیعی است که باید به مسائل مالی و حمایتهای این حوزه توجه شود و اتفاقا دولت در شرایطی که اقتصاد وضعیت خوبی را ندارد، باید از دانشگاهها حمایت کند، همان مسیری را دنبال کند که کشورهای پیشرفته انجام میدهند. آمریکا در شرایط فعلی اقتصادی، بودجه سازمان NSA را چندبرابر کرده و در تاریخ تحول علمی این کشور چندینبار اتفاق رخ داده که در شرایط بحران اقتصادی، آمریکا بهجای کاهش بودجه این سازمان، آن را افزایش داده و این کار عاقلانهای است که در شرایط سخت اقتصادی باید از دانشگاهها و تولید علم حمایت کرد تا آینده کشور با بحران اقتصادی و عدم تولید فناوری روبهرو نشود و معتقدم امروزه با این دو چالش در حوزه رشد علمی روبهرو هستیم.
تنها 5 تا 10 درصد پایاننامهها به حل معضلات کشور میپردازد
در صحبتهایتان به وجود اسناد بالادستی برای حرکت دانشگاهها بهسمت نوآوری و فناوری و حل معضلات جامعه اشاره کردید، اما عملا امروزه نقش جامعه آکادمیک در رفع مشکلات موجود در کشور اعم از مسائل اقتصادی بسیار کمرنگ است، چرا چنین وضعیتی را شاهد هستیم؟
نباید فراموش کرد که در تاریخ کشورهای پیشرفته نیز شاهد همین وضعیت بودیم و هیچ کشوری در بازه زمانی 2 تا 5ساله نتوانسته حرکت دانشگاهی خود را بهسمت حل معضلات جامعهاش سوق دهد و قطعا چنین کارهایی زمانبر است؛ با این حال قافله تولید علم در دانشگاهها به سمتی حرکت کرده که یک سابقه چند ده ساله پشت آن است و تغییر یکباره آن بهسمت یک هدف خاص محقق نخواهد شد. علیرغم همه تلاشهایی که صورت گرفته تنها 5 تا 10 درصد از پایاننامهها را توانستهایم بهسمت حل معضلات کشور سوق دهیم. همچنین نباید فراموش کرد نمیتوان از استادی که سالهای سال در یک مسیری حرکت کرده، بخواهیم ظرف یک سال یافتههای خود را در راستای حل یک مساله خاص از جامعه بگذارد، چراکه این مهم موضوعی نیست که بهزودی محقق شود.
اسناد بالادستی خوبی در حوزه علمی داریم؛ مشکل برنامههای اجرایی است
باید به این مساله اشاره کنم که هفته گذشته نشستی را با معاونان شهرداری تهران برگزار کردیم و در آنجا پیشنهاد شد تا اساتید مدتی در کنار مجریان طرحهای عمرانی در شهرداری قرار بگیرند و بعد بهتدریج با معضلات این حوزه آشنا شوند، نباید فراموش کرد که حذف فاصله بین تولید علم و عمل، بهتدریج امکانپذیر است، با این حال باید بگویم که این اتفاق با شیب خوبی درحال طی شدن است و در آینده تعداد شرکتهای دانشبنیان، رسالههایی که در مسیر حل معضلات کشور طراحی میشوند و همچنین تعداد نوآوریها در حوزههای مختلف صنعتی کشور بیشتر خواهد شد.
بهجای دانشجو باید شرکت دانشبنیان فارغالتحصیل شود
تصور نمیکنم در حوزه اسناد بالادستی این حوزه مشکلی داشته باشیم، چراکه به اندازه کافی قوانین برای این مهم داریم، بلکه باید برنامههای اجرایی مناسب طراحی شود و بیشتر تمرکز برای میدان عمل باشد. بهطور مثال باید اساتید ما فرصتهای مطالعاتی بیشتری را در صنعت و کشاورزی طی کنند، همچنین دانشجویان دکتری و تحصیلات تکمیلی در کنار صنعت حضور داشته و شرکتها و کارخانههای بزرگ کشور نیز باید فضایی را به این افراد اختصاص دادند تا بهجای اینکه تمام وقتشان را در دانشگاهها باشند، بخشی از آن را در کنار کارخانهها، مزارع، شرکتهای دانشبنیان و... بگذرانند. بهعبارت دیگر ما باید به این سمت برویم که بهجای فارغ التحصیل یک کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری، یک شرکت دانشبنیانی را در حوزههای مختلف مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی و... فارغالتحصیل کنیم تا از این طریق افراد با مهارت را تربیت کنیم.
تحول در نظام آموزشی یک مفهوم بطنی است
برای رسیدن به این نقطه باید تحول در نظام آموزش عالی صورت بگیرد؟
تحول را نمیتوان در یک بازه زمانی چند ماهه و چند ساله به آن رسید، بلکه یک مفهوم بطنی است و معتقدم در دهه 60 و 70 که دورههای کارشناسی ارشد و دکتری را در کشور راهاندازی کردیم، تحول بهمعنای واقعی آن آغاز و در طول زمان نیز رو به رشد بوده و همچنان قدمهای خوبی در این زمینه برداشته میشود، البته گاهی این مسیر تحولی با تصویب قوانین بالادستی خوب شتاب بیشتری گرفته است. در اصل اینگونه نیست که ما تا امروز تحولی در این حوزه نداشتهایم و حالا باید به آن فکر کنیم، چراکه تحول در زمان جاری است و در دهههای اخیر نیز ما شاهد آن بودهایم. نگاه کنید تعداد مقالات ما در طول زمان رشد داشته و از سوی دیگر شرکتهای دانشبنیان ما مسیر رشد را طی کرده و قطعا اینها به معنی تحول است و نمیتوان این مولفهها را کنار گذاشت و بگوییم تا امروز هیچ کاری صورت نگرفته و الان باید معجزهای رخ دهد. با این حال قطعا باید این تحول در دهههای آینده نیز با شتاب پیش رود و نباید فراموش کرد که گاهی 50 و حتی 100 سال زمان لازم است تا یک کشور خودش را در سطح جهان ارتقا دهد و این مسیر با عجله و با سادهلوحی محقق نخواهد شد.
باید در تحول علمی شتاب بیشتری گرفت
چهارونیم میلیون دانشجوی امروز و تعداد قابل توجهی دانشجوی مقطع دکتری کشور را با سالها و دهههای قبل مقایسه کنید، از سوی دیگر امروز دانشگاههای کوچک ما در شهرستانها کارهای بزرگی را انجام میدهند، درحالیکه در یک مقطعی تنها یکی و دو دانشگاه در کشور دست به انتشار مقاله میزدند، اما امروز وضعیت عوض شده و الان هر دانشگاهی در هر سطحی بهسمت فناوری سوق پیدا کرده است و قطعا همه اینها تحول محسوب میشود، با این حال باید رویکرد ما باید بهسمت هدف مطلوب و با شتاب بیشتری باشد. نباید تحول را بهصورت لحظهای نگاه کرد؛ چراکه این فرآیند مهم نیازمند به زمان است.
* نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار